سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
جستجو
پیوندها










































































































































































طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 74
بازدید دیروز: 63
کل بازدیدها: 187868

از یه صبح تکراری می گویم

برای یه دانش آموز با بوغ سرویس یا ساعتش که داره خودکشی می کنه شروع میشه 

هدف:رفتن به مدرسه

تامیشه از کلاس ها در برو

زود سوار سرویس شو تا زود برسی خونه

ناهار بخور 

بخواب 

پاشو و تا میشه هول هولی بدون فکر و لذت درسارو بخون

اگه جلسه ی قبل ازت پرسیدن درس نخون

 

بعد تا یک و دو ی نصف شب تا می تونی یللی تللی کن اینترنت گردی بیهود همه ی سریال های تلویزیون و....

اگه شد بزن بیرون پارک و خیابون و اینا....

برای یه کارمند 

هدف : زود پاشو صبحونه بخور زود بزن بیرون با اوالین وسیله ای که شد اعم از اتوبوس و تاکسی خطی و مبادا برای زود رسیدن و کار بیشتر خرج کنی و تاکسی تلفنی سوارشی ها 

اقتصاد دان باش زندگی سخته

زود برو تا زود ساعت بزنی تا اضافه کار پات بنویسن تا بیشتر حقوق بگیری

البته دقت داشته باش اگه تو شرکتی هستی که از این حرفا نیست تا حد ممکن دیر برو و هر چند وقت یه بار زود تا صدای صاحب کارت در نیاد

از زیر کار در برو کار را بزار واسه اضافه کار واست به صرفه تره

از هر موقعیتی استفاده کن و چای بخور با همکارات حرف بزن دربارهی کارت تحقیق نکن بزار یه کلیشه ی روزمره باقی بمونه

بعد با کلی خستگی(که البته فکر کنم ناشی از تنبلی نه کار زیاد)برگرد خونه

غر بزن تو سر و کلهی بچه هات بزن باهاشون بازی نکن روزنامه رو بردار برون بشین رو مبل اگه فوتبال هم هست دیگه چه بهتر

ناهارتو که سر کار خوردی صبح ها هم اونقدر بدعنقی که هیشکی بات صبحونه نمی خوره شبها هم یا زود بخواب و رژیم باش یا شامتو برداز برو تو اتاقت تنها بخور

بعد زود بخواب 

برای یه مدیر کم علاقه

هدف:

مدیری یعنی حال صبح هر وقت خواستی بیدار شود

صبحونه با آرامش بعد آروم آروم برو سر کار مسئولیتو وللش خوابو بچسب

وقتی رسیدی کار بی کار اول ایمیلتو چک کن یه گشتی تو اینترنت بزن بعد اون دسته کاغذ رو میزتو هول بده تو کشو

با کارمندات بدرفتاری کن تقی به توقی می خوره از حقوقشون کم کن زودم بروخونه 

زن و بچه رو بردار برو پارک پیک نیک شهربازی و ...

برا یه دکتر عصبی،یه پرستار خسته ،یه رفتگر بدبخت،یه فروشنده ی وراج،یه.....

این یه جامعس که می تونه این شکلی نباشه

واسه یه دانش آموز کوشا 

هدف:

زود پاشو اگه بقیه خوابن صبحونه رو آماده کن هم خودت بخور هم بقیه رو بیدار کن

به موقع آماده شو و برو مدرسه 

با دقت گوش بده و یاداشت برداری کن

زنگ تفریح ها یه مروری رو درس بکن بعد استراحت کن اینجوری همون موقع فول میشی

رسیدی خونه خسته گیت در رفت ناهار رو آماده کن بخور اگه هنوز خسته ای باز هم استراحت کن

درستو با عشق بخون انگار خودت می خوای درس بدی واسش وقت بذار اینطوری از فشار شب امتحان کم می کنی

حالا کلی تا شب وقت داری می تونی کتاب بخونی کار هنری مقاله بنویس و...

شب هم سریال مورد علاقتو ببین 

و زود بخوای 

برا یه کارمند موفق:

مثل همیشه صبحونه رو آماده کن بخور زود برو سر کار از این وقتای اضافه استفاده کن و اطلاعاتتو بیشتر کن از پیش کسوتها و بزرگا سوال کن 

ارزش کارتو ببر بالا مطالعه کن 

کارتو با عشق انجام بدی زود تمومه بعد خودتم احساس رضایت داری 

سعی کن وقت هدر ندی بذار نون حلال سیرت کنه

با این احساس رضایت برو خونه مشکلاتت به زن و بچت ربط نداره باید در هر حال بخندی 

بلندشون کن برید پارک واسه یه بعد از ظهر کنار خونواده خیلی خوبه 

برایه مدیر لایق

هدف:

کارمندا که میان می بینن مدیرشون سر کاشه سخت مشغوله و همه چی راست و ریسته لیست کارای کارمنداشو گذاشته رو میزشون 

براشون جملات روحبخش نوشته زده رو دیوار اتاقشون

به آبدارچی سپرده جند روزی در هفته واسشون میوه بخره وشادشون کنه

همه چیز تو مشتشه و می تونه تو یه ربع چنان سخنرانی دربارهی کاراش بکنه که تو کفش بمونی 

و...

برا یه دکتر خوش خلق،پرستار شاداب،رفتگر منظم و فروشنده ی با حساب ...

و اینم یه جامعس

دو تا جامعه ی متفاوت که هر کدوم حاصل خود مردمن رفتارشون و...




موضوع مطلب :
ارسال شده در: شنبه 92 خرداد 11 :: 6:53 عصر :: توسط :